خنده و شوخ طبعی
شوخ طبعی و تبسم، جسم و روان انسان را همیشه سالم، جوان و شاداب نگه میدارد. شوخ طبعی ، یک واکنش لازم و یک وسیله کاهش افسردگی است. تبسم و شوخ طبعی مانند نور خورشید به انسان جان تازه داده و سبب نشاط و سرخوشی می شود.
به قول حافظ :
تاب بنفشه می دهد طره مشکسای تو
پرده غنچه می درد خنده دلگشای تو
به قول سعدی :
آن شکر خنده که پرنوش دهانی دارد // نه دل من که دل خلق جهانی دارد
اگر کسی با شما بدرفتاری کرد، بکوشید آن را به عنوان موضوعی فکاهی تلقی کنید و به آن بخندید، دچار بغض و کینه نشوید و تندی نکنید.
به قول شمس تبریزی :
اگر با من خوشی یارا، به صد دامم چه می بندی
و گر ما را همی خواهی، چرا تندی، نمی خندی
به قول حافظ :
تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که چون همی سپرم
حدود 90 درصد زندگی ما شایستگی این همه تشویق و نگرانی را نداشته و بهتر است به زندگی بخندیم تا زندگی نیز به ما لبخند زده و روی خوش نشان دهد.
ما، کسی را دوست داریم که قیافه اش همیشه باز، شاد و امید بخش بوده و انسان را به زندگی دلخوش و امیدوار کند. بتواند به موقع شوخی کند و شوخیهای او دلنشین و زیبا بوده و با شوخ طبعی و نشاط، مثل گل شکوفا باشد، بیش از حد جدی نبوده و لبخند بر لب داشته باشد.
در فصل گل چو بلبل مستم به جان گل /لبخند می زنم چو بیابم نشان گل
( مهدی سهیلی )
انسان تبسم و شوخ طبع می تواند باعث شادی خود و دیگران شود. شوخ طبعی یک واکنش ضروری و یک وسیله تعدیل افسردگی است. البته تفاوت وجود دارد در خندیدن با دیگران و خندیدن به دیگران. باید همراه دیگران و با آنها خندید و نه به آنها.
انسان ، در رابطه با دیگران لازم است بتواند، احساسات خویش را با خوشروئی و لبخند بیان کرده و ابراز وجود کند. اگر شخص احساسات خود را بیان نکند و به اصطلاح خودخوری کند، دچار افسردگی می شود. از طرف دیگر اگر احساسات و عقاید خویش را پرخاشگرانه بیان کند، دچار بیماریهای روانی تنی می شود.
انسان ، در رابطه با دیگران لازم است بتواند، احساسات خویش را با خوشروئی و لبخند بیان کرده و ابراز وجود کند. اگر شخص احساسات خود را بیان نکند و به اصطلاح خودخوری کند، دچار افسردگی می شود. از طرف دیگر اگر احساسات و عقاید خویش را پرخاشگرانه بیان کند، دچار بیماریهای روانی تنی می شود.